بازی با مرگ
کما یک رمان تخیلی است که به سبک نوشتاری “جریان سیال ذهن” نگاشته شده است. زمان در این کتاب پیوسته بین گذشته و حال در حرکت است. زاویه دید در تمام داستان اول شخص بوده و با روش خاصی از شخصیتی به شخصیت دیگر حرکت میکند.این کتاب اتفاقاتی را که برای یک پزشک متخصص بیهوشی در هنگام کما رخ میدهد به تصویر میکشد، پزشک به زندگی عادی بازمیگردد ولی متوجه میشود که افرادی که در مدت زمانی بیهوشی ملاقات کرده واقعی هستند و در بُعد دیگری از زمان و به قول نویسنده در یک “غیر همزمانی” مسائل مشترکی را تجربه کرده اند. کنکجکاوی پزشک جریانات هیجان انگیزی را برای او رقم می زند که باعث ترسش شده و دست از این کنجکاوی میکشد.در طی داستان شخصیت اصلی تغییر کرده و داستان در فضای دیگری که در هنگام کما تصویر سازی شده است ادامه پیدا میکند. در این بخش مسائل فلسفی مطرح میگردد که ذهن خواننده را عمیقا تحت تأثیر قرار داده و با خود همراه میسازد.با اینکه بخشهای کتاب کوتاه بوده و در نگاه اول گاها باهم مرتبط نیستند، پس از مدتی خواننده متوجه ارتباط عمیق بین آنها شده و جریان اصلی که در تمامی قسمتها جاری است را متوجه میگردد.در این کتاب از نامهای خارجی برای شخصیتها استفاده شده و سعی شده تا حد امکان همانند رمان های خارجی نگاشته شود.